نصحیت کردن کودکان به منظور آموزش اصول اخلاقی و رفتاری صحیح، هوشیاری و درایت ویژه ای را از سوی والدین می طلبد؛ چرا که گاهی نصیحت به شیوۀ نادرست که همان سرزنش کردن است، نه تنها آثار مثبتی در پی ندارد، بلکه کودک به مخالفت با آن برمیخیزد.
نصحیت کردن کودکان، به مانند پاشیدن نمک بر روی غذا، باید به ضرورت و اندازه باشد.
چکیده : نصحیت کردن کودکان به منظور آموزش اصول اخلاقی و رفتاری صحیح، هوشیاری و درایت ویژه ای را از سوی والدین می طلبد؛ چرا که گاهی نصیحت به شیوۀ نادرست که همان سرزنش کردن است، نه تنها آثار مثبتی در پی ندارد، بلکه کودک به مخالفت با آن برمیخیزد.
تعداد کلمات ۱۳۳۴ / تخمین زمان مطالعه ۷ دقیقه
مقدمه
گاه پدر و مادر میخواهند اصول اخلاقی را با نصیحت کردن به فرزند بیاموزند، ولی در واقع به جای تثبیت و تقویت ارزشها، موجب دور کردن آنها از امور دینی و اخلاقی میشوند. برای نصیحت کردن کودک باید هوشیاری خاصی داشت و تا آن جا که میتوان از توصیه کردن و یاد دادن به طور مستقیم پرهیز کرد؛ زیرا رفتارهای جزئی، غیرمستقیم و غالباً ناخودآگاهی که از والدین سر میزند مؤثرتر از رفتارهایی است که هوشیارانه و برای الگودهی به فرزندان خود به نمایش میگذارند.[۱]
و یا میتوانید به عقیدۀ «هاری اس ترومان»[۲] نویسنده آمریکایی، طبق خواستههای کودک، او را نصیحت کنید؛ وی در این باره مینویسد: من دریافتهام که بهترین راه برای نصیحت فرزندان این است که به خواستههای آنها پی ببرند، سپس آنها را به انجام آن، نصیحت کنند. با به کار بردن این روش، طفل تلخی پند گرفتن را حس نمیکند و به آسانی پذیرای آن خواهد شد.[۳]
و یا میتوانید به عقیدۀ «هاری اس ترومان»[۲] نویسنده آمریکایی، طبق خواستههای کودک، او را نصیحت کنید؛ وی در این باره مینویسد: من دریافتهام که بهترین راه برای نصیحت فرزندان این است که به خواستههای آنها پی ببرند، سپس آنها را به انجام آن، نصیحت کنند. با به کار بردن این روش، طفل تلخی پند گرفتن را حس نمیکند و به آسانی پذیرای آن خواهد شد.[۳]
زیاده روی در نصیحت کردن
از طرفی، نباید در پندآموزی و آموزش، زیادهروی کرد؛ به فرمودۀ حضرت علی علیه السّلام: زیادهروی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را شعلهور میکند.[۴] نصیحت به شیوۀ نادرست که همان سرزنش کردن است، اگر بخواهد دائمی صورت گیرد، نه تنها آثار مثبتی در پی ندارد، بلکه کودک به مخالفت با آن برمیخیزد؛ لذا باید در این عمل ظرافت خاصی به خرج داد. والدین کم تجربه و عجول، همواره فرزند خود را پند میدهند، ولی والدین باتجربه، آنچه را که دوست دارند فرزندشان باشد، از خود نشان میدهند، در نصیحت کردن به مقدار ضرورت بسنده کرده و پند دادن را مانند پاشیدن نمک بر روی غذا میدانند، که اگر اندازه را نگه ندارند، اصل غذا را از مزه میاندازند.[۵]
شیوههای نصیحت کردن
در ذیل به شیوههایی اشاره خواهد شد که میتوان در نصیحت کردن فرزند از آنها بهره گرفت:
۱. در روابط خود با او تجدید نظر کنید، مهربان باشید و به سخنانش گوش دهید، چون بر طبق روایات: دلهای مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند.[۶] اگر کودک، گوشی برای شنیدن حرفهایش بیابد، بیشتر با والدین اُنس میگیرد و بهتر میتواند نصیحت را بپذیرد؛ لذا با دقّت تمام گوش دهید. احساس او را با کلمهای تصدیق کنید؛ مثلاً «آه». زیرا در بیشتر مواقع، سکوت از روی همدلی، همان چیزی است که کودک به آن نیاز دارد و بهرهگیری از کلمات ساده مثل «آه… هوم… آفرین…» همراه با تصدیق احساسات، کمک خوبی میتواند باشد تا طفل راه حل مشکلات خود را بیابد؛ پس به جای انکار احساساتش و تأکید بر این که ناراحتی خود را فراموش کند یا به جای سرزنش کردن، کلماتی دربارۀ آن چیزی بگوید که تجربه کرده است تا آرامش یابد، زیرا میبیند شخصی ناراحتی او را درک کرده است؛ در غیر این صورت برایش دشوار است، در حالی که کسی آنها را پند میدهد یا سرزنش میکند یا سؤالپیچشان میکند، به طور واضح و مثبت فکر کرده و به نتیجه برسد.[۷]
۲. گاه والدین بارها و بارها یک چیز را تکرار کرده و فقط هر بار صدایشان را بلند میکنند؛ ولی این کار بیفایده است؛ بلکه باید با ملایمت حرف بزنند و کلماتی را به کار ببرند که مناسب سن و فهم کودک است. به طور کلی در هنگام نصیحت کردن شرایط خاص سخن گفتن را رعایت کنند که بدین صورت است:[۸] ـ گفتار باید دلپسند[۹] و بزرگوارانه[۱۰] بیان شود؛ ـ با نرمی ادا گردد؛[۱۱] ـ به اندازه،[۱۲] رسا، شفاف و ساده باشد؛[۱۳] ـ پذیرش و عمل به آن آسان باشد؛[۱۴] ـ گوینده، خود عامل به آن سخن بوده و خیرخواهانه بیان کند. زیرا:
۱. در روابط خود با او تجدید نظر کنید، مهربان باشید و به سخنانش گوش دهید، چون بر طبق روایات: دلهای مردم گریزان است، به کسی روی آورند که خوشرویی کند.[۶] اگر کودک، گوشی برای شنیدن حرفهایش بیابد، بیشتر با والدین اُنس میگیرد و بهتر میتواند نصیحت را بپذیرد؛ لذا با دقّت تمام گوش دهید. احساس او را با کلمهای تصدیق کنید؛ مثلاً «آه». زیرا در بیشتر مواقع، سکوت از روی همدلی، همان چیزی است که کودک به آن نیاز دارد و بهرهگیری از کلمات ساده مثل «آه… هوم… آفرین…» همراه با تصدیق احساسات، کمک خوبی میتواند باشد تا طفل راه حل مشکلات خود را بیابد؛ پس به جای انکار احساساتش و تأکید بر این که ناراحتی خود را فراموش کند یا به جای سرزنش کردن، کلماتی دربارۀ آن چیزی بگوید که تجربه کرده است تا آرامش یابد، زیرا میبیند شخصی ناراحتی او را درک کرده است؛ در غیر این صورت برایش دشوار است، در حالی که کسی آنها را پند میدهد یا سرزنش میکند یا سؤالپیچشان میکند، به طور واضح و مثبت فکر کرده و به نتیجه برسد.[۷]
۲. گاه والدین بارها و بارها یک چیز را تکرار کرده و فقط هر بار صدایشان را بلند میکنند؛ ولی این کار بیفایده است؛ بلکه باید با ملایمت حرف بزنند و کلماتی را به کار ببرند که مناسب سن و فهم کودک است. به طور کلی در هنگام نصیحت کردن شرایط خاص سخن گفتن را رعایت کنند که بدین صورت است:[۸] ـ گفتار باید دلپسند[۹] و بزرگوارانه[۱۰] بیان شود؛ ـ با نرمی ادا گردد؛[۱۱] ـ به اندازه،[۱۲] رسا، شفاف و ساده باشد؛[۱۳] ـ پذیرش و عمل به آن آسان باشد؛[۱۴] ـ گوینده، خود عامل به آن سخن بوده و خیرخواهانه بیان کند. زیرا:
سخن کز دل برون آید | نشیند لاجرم بر دل |
سخن گفتن با این شرایط زیباست و به آسانی پذیرفته میشود. امیرالمؤمنین علی علیه السّلام در این باره میفرمایند: با مردم زیبا سخن بگویید تا پاسخ زیبا بشنوید.[۱۵] علاوه بر فواید مذکور، سخن نیکو، ریشۀ بسیاری از تندخوییها، خشونتها، اجباریها، زورگوییها، بدبینیها، افسردگیها، گوشهگیریها، و ناامیدیها را از میان برمیدارد.
۳. از حل فوری و سریع مشکلات با نصیحت کردنِ کودک دوری کنید، به جای پند دادن، احساساتش را بپذیرید و دربارۀ آنها تأمل کنید؛ مثلاً اگر طفل نزد شما آمد و گفت: «خستهام» فوراً نگویید «از بس پای تلویزیون نشستی، الان دیگه وقت خوابه؛ برو بخواب». بلکه میتوانید با او به گونهای صحبت کنید که متوجه شود، احساس خستگی او را درک میکنید؛ سپس از او بپرسید به نظرش اکنون باید چه کاری انجام دهد تا خستگیاش برطرف شود.[۱۶]
۴. در حضور جمع حتی در مقابل خواهر و برادر، کودک را نصیحت نکنید که به فرمودۀ امام حسن عسکری علیه السّلام: هر کس برادرش را در خلوت پند دهد او را آراسته و هر که برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشکسته کرده است.[۱۷] امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز نصیحت کردن در حضور جمع را سرکوفت دانستهاند،[۱۸] که بنابر آن، کودک در مقام لجاجت برآمده، نصیحت را جدی نگرفته و به آن عمل نمیکند. اما هر چه پندها خصوصیتر با کودک در میان گذاشته شود در ذهنش بااهمیتتر جلوه میکند.
۵. کودک را مجبور کنید هنگام صحبت کردن شما به چشمهایتان نگاه کند؛ اگر از نگاه کردن به چشمان شما ترسیده، یا احساس ناراحتی میکند، به او بیاموزید تا در دهان یا تمام صورتتان نگاه کند. گهگاه تماس جسمی با او داشته باشید و به آرامی دستان را بر روی شانهاش بگذارید.[۱۹]
۶. در نصیحت کردن، شیوۀ غیرمستقیم را به کار ببرید، مستقیماً فرد را مورد خطاب قرار ندهید. امام رضا علیه السّلام از قول پدر بزرگوارشان میفرمایند: نصیحت [مستقیم] خشن است و بر دیگران سخت میآید.[۲۰]
۷. نعمتهای خداوند را به کودک یادآوری کرده، به او بگویید که خداوند در همه حال ما را نگاه میکند. با این عمل، حضور خدا را در خانه، برایش پررنگ جلوه دهید، تا کمتر به سمت خطا و اشتباه برود. نتیجه آن که: اگر به کودکان یاد بدهید که بخواهند، آنها یاد میگیرند که بدانند؛ اگر به کودکان یاد بدهید که بتوانند، آنها یاد میگیرند که عمل کنند؛ اگر به کودکان یاد بدهید که دوست بدارند، آنها یاد میگیرند که باور کنند؛ بنگریم که چگونه والدین، جای این گزارهها را جابهجا کردهاند.[۲۱]
۳. از حل فوری و سریع مشکلات با نصیحت کردنِ کودک دوری کنید، به جای پند دادن، احساساتش را بپذیرید و دربارۀ آنها تأمل کنید؛ مثلاً اگر طفل نزد شما آمد و گفت: «خستهام» فوراً نگویید «از بس پای تلویزیون نشستی، الان دیگه وقت خوابه؛ برو بخواب». بلکه میتوانید با او به گونهای صحبت کنید که متوجه شود، احساس خستگی او را درک میکنید؛ سپس از او بپرسید به نظرش اکنون باید چه کاری انجام دهد تا خستگیاش برطرف شود.[۱۶]
۴. در حضور جمع حتی در مقابل خواهر و برادر، کودک را نصیحت نکنید که به فرمودۀ امام حسن عسکری علیه السّلام: هر کس برادرش را در خلوت پند دهد او را آراسته و هر که برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشکسته کرده است.[۱۷] امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز نصیحت کردن در حضور جمع را سرکوفت دانستهاند،[۱۸] که بنابر آن، کودک در مقام لجاجت برآمده، نصیحت را جدی نگرفته و به آن عمل نمیکند. اما هر چه پندها خصوصیتر با کودک در میان گذاشته شود در ذهنش بااهمیتتر جلوه میکند.
۵. کودک را مجبور کنید هنگام صحبت کردن شما به چشمهایتان نگاه کند؛ اگر از نگاه کردن به چشمان شما ترسیده، یا احساس ناراحتی میکند، به او بیاموزید تا در دهان یا تمام صورتتان نگاه کند. گهگاه تماس جسمی با او داشته باشید و به آرامی دستان را بر روی شانهاش بگذارید.[۱۹]
۶. در نصیحت کردن، شیوۀ غیرمستقیم را به کار ببرید، مستقیماً فرد را مورد خطاب قرار ندهید. امام رضا علیه السّلام از قول پدر بزرگوارشان میفرمایند: نصیحت [مستقیم] خشن است و بر دیگران سخت میآید.[۲۰]
۷. نعمتهای خداوند را به کودک یادآوری کرده، به او بگویید که خداوند در همه حال ما را نگاه میکند. با این عمل، حضور خدا را در خانه، برایش پررنگ جلوه دهید، تا کمتر به سمت خطا و اشتباه برود. نتیجه آن که: اگر به کودکان یاد بدهید که بخواهند، آنها یاد میگیرند که بدانند؛ اگر به کودکان یاد بدهید که بتوانند، آنها یاد میگیرند که عمل کنند؛ اگر به کودکان یاد بدهید که دوست بدارند، آنها یاد میگیرند که باور کنند؛ بنگریم که چگونه والدین، جای این گزارهها را جابهجا کردهاند.[۲۱]
منابع: آقا میری؛ فاطمه سادات (۱۳۹۵)، عطیه الهی، انتشارات بوستان کتاب، قم، چاپ اول.
بیشتر بخوانید:
تربیت دینی در دوران جنینی؛ چرا و چگونه
تربیت دینی در دوران شیرخوارگی؛ چرا و چگونه
آداب و مستحبات ولادت فرزند؛ از تولد تا هفت روزگی
پی نوشت :
[۱]. عبدالعظیم کریمی، با جوانههای زندگی، ص ۳۵.
[۲] .Harrys Truman.
[۳]. هال ادوارد، تربیت بدون فریاد، ترجمۀ سمیه موحدیفرد، ص ۱۰۵.
[۴]. اَلْإِفْرَاطُ فِی الْمَلَامَهِ تَشُبُّ نِیرَانَ اللَّجَاج (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۲۳۰).
[۵]. عبدالعظیم کریمی، بنگریم چگونه به کودکان ننگریم، ص۸۲.
[۶]. نهجالبلاغه، ترجمه دشتی، ص ۶۳۵.
[۷]. آدل فابر، به بچهها گفتن از بچهها شنیدن، ترجمۀ عباسیفر، ص ۲۴ ـ ۳۰.
[۸]. عباس بابائیان، ۴۰۰ نکته از تفسیر نور، ص ۲۷۰.
[۹]. الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ (حج، آیه ۲۴).
[۱۰]. قَوْلاً کَرِیماً (اسراء، آیه ۲۳).
[۱۱]. قَوْلاً لَیِّناً (طه، آیه ۴۴).
[۱۲]. قَوْلاً مَعْرُوفاً (بقره، آیه ۲۳۵).
[۱۳]. قَوْلاً بَلِیغاً (نساء، آیه ۶۳).
[۱۴]. قَوْلاً مَیْسُوراً (اسراء، آیه ۲۸).
[۱۵]. أجمِلوا فیِ الخطابِ تسمعوا جَمیل الجواب (غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۵۸).
[۱۶]. آدل فابر، به بچهها گفتن از بچهها شنیدن، ترجمۀ عباسیفر، ص ۳۵.
[۱۷]. مَنْ وَعَظَ أَخَاهُ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلَانِیَهً فَقَدْ شَانَهُ (تحف العقول، ص ۴۸۹).
[۱۸]. محمدی ریشهری، میزان الحکمه، حدیث ۶۵۹۹.
[۱۹]. گالبر استفن، چگونه با کودکم رفتار کنم، ترجمۀ شاهین خزعلی و دیگران، ص ۵۰ ـ ۵۱.
[۲۰]. النَّصِیحَهُ خَشِنَه (بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۲۳۲).
[۲۱]. عبدالعظیم کریمی، بنگریم چگونه به کودکان ننگریم، ص ۸۳.
https://rasekhoon.net/lifestyle/show/1379370/%D9%86%D8%B5%DB%8C%D8%AD%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%86%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D9%87%D8%A7