نیکوکارى و تقوا، و بصیرت، و شنوائى داشتن از اوامر و نواهى الهى و دوستى با دوستان خدا، و بغض و کینه داشتن نسبت به دشمنان حق، بدون شک محصول ایمان به خدا و روز قیامت، و معرفت داشتن به قرآن و فرهنگ اهل بیت است، و این پدر و مادر است که باید زمینه مؤمن بار آمدن فرزندان را در خانه فراهم آورند، و نسبت به بیرون از خانه هم دقت لازم را براى کنترل فرزندان داشته باشند.
حب اهل بیت علیهم السلام و بغض دشمنان ایشان، یکى از اصول مهم تربیتى مىباشد که واکسینه کردن مغز و اندیشه فرزندان، در این باب ضرورى است. بسیارى از سفارشهاى اخلاقى و تربیتى روایات ما جنبه پیشگیرى دارد و مانند واکسن عمل مىکند تا فکر فرزند را از دوران کودکى در برابر انواع انحرافات و مفاسد بیمه کند. از جمله به پدران و مادران سفارش کردهاند که فرزندان خود را بر محبت اهل بیت پیامبر علیهم السلام تربیت کنید، یا آنان را به مجالس امامان معصوم علیهم السلام ببرید یا بخشى ازوقت خود را براى پاسخ به پرسشهاى مذهبى و اعتقادى آنان اختصاص دهید. و آنان را با معارف اسلامى آشنا سازید. اگر معارف حقیقى دین به شیوه شیرین و مفید به فرزندان منتقل گردد؛ از کجروىها و انحرافات فکرى جلوگیرى مىکند و ضامن سلامت روانى و جسمى آنان خواهد بود.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مىفرماید:
أَدِّبُوا اوْلادَکُمْ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: حُبِّ نَبِیِّکُمْ وَ حُبِّ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ قَراءَهِ الْقُرآنِ، فَإِنَّ حَمَلَهَ الْقُرآنِ فى ظِلِّ اللَّهِ یَوْمَ لاظِلَّ إِلَّا ظِلَّهُ مَعَ انْبیاءِهِ وَ اصْفیاءِهِ.«۱»
فرزندان خود را به سه خصلت تربیت کنید: محبت پیامبرتان، و محبت اهل بیت او و خواندن قران؛ زیرا حاملان قرآن در آن روز که هیچ سایهاى جز سایه خدا نخواهد بود، در سایه خدا همنشین انبیا و برگزیدگان او خواهند بود.
دوستى اهل بیت به ویژه محبت على بن ابى طالب علیه السلام ملاک ایمان و کفر است.
دوستى با آنان ایمان و کینه و دشمنى با ایشان کفر مىباشد.
پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله مىفرماید:
هر که ما خاندان را دوست داشته باشد خدا را بر نخستین نعمت سپاس گوید.
عرض شد نخستین نعمت چیست؟ فرمود: پاکى ولادت، ما را جز کسانى که ولادتى پاکیزه داشته باشند، دوست ندارند.«۲»و نیز فرمود:
هر کسى که خداوند محبت ما امامان از خاندان مرا روزیش فرماید به خیر دنیا و آخرت دست یافته و شک نداشته باشد که بهشتى است. دوست داشتن خاندان من بیست فایده دارد. ده فایده در دنیا و ده در آخرت است.«۳»بسیارى از تأکیدهایى که بر محبت اهل بیت علیهم السلام در برخى آیات و روایات آمده به این دلیل است که علاقه انسان به هر چیزى و هر شخصى نقش و تأثیر بزرگى در زندگى او دارد و آثار و نشانههایى از آن در دنیا و آخرت نمایان مىشود. یعنى الگو بودن هر موجودى براى بشر، تفکر و رفتار او را مىسازد و او با همان الگو در قیامت محشور مىشود.
ابوزبیر مکى نقل مىکند:
رَأَیْتُ جابِراً مُتَوَکِّئاً عَلى عَصاهُ وُ هُوَ یَدُورُ فى سِکَکِ الْأَنْصارِ وَ مَجالِسِهِمْ وَ هُوَ یَقُولُ: عَلىٌّ خَیْرُ الْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ، یا مَعْشَرَ الْأَنْصارِ! أَدِّبُوا أَوْلادَکُمْ عَلَى حُبِّ عَلَىٍّ علیه السلام فَمَنْ أَبَى فَانْظُرُوا فِى شَأْنِ امِّهِ.«۴»
جابر را دیدم که تکیه بر عصاى خود داده و در محافل و دسته انصار دور مىزد و مىگفت: على علیه السلام بهترین بشر است؛ هر کس او را انکار کند کافر است. اى گروه انصار! فرزندانتان را با حب على علیه السلام تربیت کنید، پس کسى که او انکار کرد، به مادرش بنگرید.
به همین دلیل دشمنان اسلام به ویژه معاویه فرزند ابوسفیان بسیار کوشیدند تا ریشه محبت على علیه السلام و اولاد ایشان را در دلهاى کودکان و مردم بخشکانند. امّا نمىدانستند که مهر اهل بیت علیهم السلام از طریق نطفه و خون، نسل به نسل ماندگار است.
امام صادق علیه السلام مىفرماید:
مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنا عَلى قَلْبِهِ فَلْیُکْثِرِ الدُّعاءَ لِامِّهِ فَانَّها لَمْ تَخُنْ أَباهُ.«۵»
هر که خنکى دوستى ما را در قلبش بیابد، مادرش را بسیار دعا کند؛ زیرا مادرش به پدر او خیانت نکرده است.
حکایت حلواى معاویه و ابوالاسود
مرحوم شیخ عباس قمى در سفینه البحار مىنویسد:
روایت شده که روزى معاویه براى ابوالاسود دئلى (شاعر اهل بیت) حلوایى هدیه فرستاد تا در قلب ابوالأسود نفوذ کرده و وى را از دوستى و محبت على علیه السلام منصرف کند، در این هنگام دختر خردسال او مقدارى از آن حلوا را به دهان گذاشت.
ابوالأسود گفت: دخترم زود آن را بیرون بینداز که زهر است. این حلوایى است که معاویه براى فریب ما فرستاده تا از دوستى اهل بیت علیهم السلام دست بکشیم، دختر گفت: خدا رو سیاهش کند، او مىخواهد ما را با این حلوا فریب دهد تا دست از على علیه السلام و محبت او برداریم. بریده باد دست فرستنده و خورندهاش. پس آنچه را به دهان برده بود بیرون ریخت. آنگاه شعرى سرود که معناى آن چنین است:
اى فرزند هند! آیا خیال کردى که به وسیله حلواى شیرین زعفرانى مىتوانى ما را فریب دهى که دین خود و شرافت نیاکانمان را به تو بفروشیم. نه به خدا سوگند چنین چیزى شدنى نیست. همانا که مولاى ما امیرمؤمنان على علیه السلام است.«۶»بنابراین کسانى که از در خانه اهل بیت دور هستند به یقین از جهت نطفه یا لقمه حرام یا اعتقادات قلبى و فکرى مشکل ریشهاى دارند؛ زیرا دشمنى و کینه از این سه راه وارد انسان مىشود پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
آن که اهل بیت مرا دوست ندارد یا منافق یا زنازاده یا فرزند حیض است.«۷»[ «۴» اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِی وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِی وَ کَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِی وَ زَیِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِی وَ أَحْیِ بِهِمْ ذِکْرِی وَ اکْفِنِی بِهِمْ فِی غَیْبَتِی وَ أَعِنِّی بِهِمْ عَلَى حَاجَتِی وَ اجْعَلْهُمْ لِی مُحِبِّینَ وَ عَلَیَّ حَدِبِینَ مُقْبِلِینَ مُسْتَقِیمِینَ لِی مُطِیعِینَ غَیْرَ عَاصِینَ وَ لَا عَاقِّینَ وَ لَا مُخَالِفِینَ وَ لَا خَاطِئِینَ «۵» وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ وَ بِرِّهِمْ وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُکُوراً وَ اجْعَلْ ذَلِکَ خَیْراً لِی وَ اجْعَلْهُمْ لِی عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُکَ]
خدایا! وجودم را به آنان نیرومند، و کجىام را به وسیله آنان راست فرما، تبارم را به آنان افزون کن، و مجلسم را به آنان زینت ده، و یادم را به آنان زنده دار، و در نبود من کارهایم را به وسیله ایشان کفایت کن، و مرا به سبب آنان بر روا شدن نیازم یارى ده، آنان را نسبت به من عاشق و مهربان، و روى آورنده، و برایم مستقیم و مطیع قرار ده؛ نه عصیان کننده و عاق و مخالف و خطاکار، و مرا در تربیت و ادب کردن و نیکى در حقّشان یارى فرما، و مرا از جانب خود علاوه بر آنان اولاد پسر بخش، و آن را برایم خیر قرار ده، و آنان را در آنچه از تو مىخواهم یاورم ساز.
فرزندان، بازوان پدر و مادر
خداوند حکیم در گردش طبیعت، نیروهاى بسیارى را در اختیار بشر قرار داده است. از امدادهاى آسمانى و غیبى و یارى فرشتگان در صحنههاى خطر و حوادث تا قدرت نظامى و اقتصادى و انسانى، مانند حیوانات و اموال و فرزندان و قبیله و خانواده که همگى در مسیر حکومت انسان بر دنیا و صرف امیال و شهوات اوست.
توانایىهایى که پروردگار در بدن و اعضاى فرماندهى آنان، مانند مغز و قلب قرار داده از او موجودى ناشناخته ساخته است که هیچ دست هنرمند و ابزار ماشینى نتوانسته مانند او را بسازد. گرچه عدهاى از آدمیان موجوداتى شبیه به آدم یا حیوانى باهوش و احساس به نام شبیه سازى و ربات هوشمند به دنیاى صنعت و هنر عرضه کردهاند، ولى تا آن نفخه الهى در آن دمیده نشود و حق در او جلوه نکند؛ نماینده خداوند و آینه حق نما نخواهد بود و در دیار باقى جاودان نمىماند، بنابراین بشر از توانمندىهاى ظاهرى، مانند مال و فرزند در کارهایش بسیار بهره مىگیرد و از همجنس و همزاد خود که محصول تولید خود اوست در راه خیر و شر یارى مىطلبد.
امام صادق علیه السلام مىفرماید:
ثَلاثَهُ أَشْیاءَ فى کُلِّ زَمانٍ عَزیزَهٌ: الْأَخُ فِى اللَّهِ وَ الزَّوْجَهُ الصَّالِحَهُ الْأَلیفَهُ فى دِینِ اللَّهِ وَ الْوَلَدُ الرَّشِیدُ وَ مَنْ أَصابَ أَحَدَ الثَّلاثَهِ فَقَدْ أَصابَ خَیْرَ الدَّارَیْنِ وَ الْحَظَّ وَ الأَوْفَرَ مِنَ الدُّنیا.«۸»
سه چیز همیشه کمیاب است: برادر دینى، همسر شایسته و همراه در دین و فرزند کمال یافته؛ هر که یکى از آن سه را داشته باشد به خیر دنیا و آخرت و بهره فراوان دست یافته است.
فرزند، مونس و امید و بازوان پدر و مادر است و به وجود و توانایى فرزندان، نسل انسانى باقى مىماند و در کهنسالى براى آنان یاور و همزبان و همدم خوبى خواهد بود.
داشتن فرزند صالح، آرزویى است که حتى پیران و بزرگان الهى بدون فرزند هم آن را در سر مىپروراندند.
به همین دلیل حضرت زکریا علیه السلام از خداوند درخواست فرزندى مىکند تا او را از تنهایى بیرون آورد و در قرآن مىفرماید:
وَ زَکَرِیَّآ إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبّ لَاتَذَرْنِى فَرْدًا وَ أَنتَ خَیْرُ الْوَ رِثِینَ»«۹»
و زکریا را [یاد کن] زمانى که پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بىفرزند] مگذار؛ و تو بهترین وارثانى.
همچنان حضرت ابراهیم در سن نود سالگى از خداى متعال طلب فرزند نمود و دعایش به استجابت رسید که: حق تعالى به ایشان مژده فرزند نیکو سیرتى را داد و فرمود:
رَبّ هَبْ لِى مِنَ الصلِحِینَ* فَبَشَّرْنهُ بِغُلمٍ حَلِیمٍ»«۱۰»
پروردگارا! مرا فرزندى که از صالحان باشد عطا کن.* پس ما او را به پسرى بردبار مژده دادیم.
در قرآن مجید دو مرتبه کلمه وزیر در رسالت حضرت موسى علیه السلام آمده است و آن درباره پشتیبانى و همیارى به وسیله اهل و برادر اوست؛
وَ اجْعَل لّى وَزِیرًا مّنْ أَهْلِى»«۱۱»
و از خانوادهام دستیارى برایم قرار ده.
وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا مُوسَى الْکِتبَ وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هرُونَ وَزِیرًا»«۱۲»
و به راستى به موسى کتاب دادیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار و کمک قرار دادیم.
زیرا در امر رسالت و هدایت آدمى مانند فرعون که ادعاى خدایى مىکند و آسمان و زمین را برده خود مىپندارد، به یقین نیازمند به ابزارها و اهرمهاى قوى مىباشد که سنگِ سختى را از جا بکند و راه راست را هموار سازد. از این رو در لغت وزیر، به معاون و مشاور و همکار و همفکرى گفته شده که در تدبیر امور پشتیبان حاکم و مدیر و سرپرست باشد.
به این جهت در بعضى روایات معصومان علیهم السلام، فرزندان و خانواده هم به عنوان وزیر و مشاور و خدمتگزار در زندگى تعیین شدهاند.
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در این زمینه مىفرماید:
الْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنینَ وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنینَ وَ وَزیرٌ سَبْعَ سِنینَ.«۱۳»
فرزند، هفت سال سرور و هفت سال بنده و هفت سال مشاور است.
در روایت دیگر امیرمؤمنان علیه السلام، فرزند را مستخدم و همکار قرار مىدهند.
یُرْخَى الصَّبِىُّ سَبْعاً وَ یُؤَدَّبُ سَبْعاً وَ یُسْتَخْدَمُ سَبْعاً.«۱۴»
کودک هفت سال آزاد، هفت سال در تربیت است، و هفت سال به کار گمارده مىشود.
زیرا فرزندان در سنین بلوغ و جوانى داراى نیرو و توان بدنى و فکرى بالایى هستند، و مىتوانند در جاده حق و حقیقت و در راه گناه و فساد قدمهاى بزرگى بردارند و بازوى قدرتمند براى خانواده و جامعه باشند. بنابراین باید نوجوانان و جوانان را دریابیم که آنان الگویى براى آیندگان بشر خواهند بود.
امام سجّاد علیه السلام از عوامل رستگارى و کامروایى یک انسان را، داشتن فرزند خدمتکار برمىشمرد و مىفرماید:
مِنْ سَعادَهِ الرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ وُلْدٌ یَسْتَعینُ بِهِمْ.«۱۵»
یکى از خوشبختىهاى مرد این است که فرزندانى داشته باشد که کمک کار او باشد.
و خداوند به وسیله این نعمت دنیوى به بسیارى از مردم لطف بزرگى نموده است. و درباره امت حضرت نوح علیه السلام فرمود: اگر آنان طلب آمرزش و مغفرت کنند؛ پروردگار نعمتهاى معنوى و مادى را بر آنها فرو مىفرستد و نوح علیه السلام هم در پاسخ مىفرماید:
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا* یُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَیْکُم مّدْرَارًا* وَ یُمْدِدْکُم بِأَمْوَ لٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَل لَّکُمْ جَنتٍ وَ یَجْعَل لَّکُمْ أَنْهرًا»«۱۶»
پس [به آنان] گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره بسیار آمرزنده است.* تا بر شما از آسمان باران پى در پى و با برکت فرستد،* و شما را با اموال و فرزندان یارى کند، و برایتان باغها و نهرها قرار دهد.
به این ترتیب خداوند منّان، با نعمت بزرگ معنوى که بخشودگى و پاک شدن از آلودگى کفر و عصیان است و به برکت چند نعمت مادى، از جمله ریزش بارانهاى مفید و فراوان و یارى رسانى با اموال و فرزندان و باغ و آب؛ قدرت انسانى را افزونمىکند و همه اینها پاداشهاى الهى است.
[ «۶» وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ فَإِنَّکَ خَلَقْتَنَا وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَیْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِی ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ وَ جَعَلْتَ لَنَا عَدُوّاً یَکِیدُنَا سَلَّطْتَهُ مِنَّا عَلَى مَا لَمْ تُسَلِّطْنَا عَلَیْهِ مِنْهُ أَسْکَنْتَهُ صُدُورَنَا وَ أَجْرَیْتَهُ مَجَارِیَ دِمَائِنَا لَا یَغْفُلُ إِنْ غَفَلْنَا وَ لَا یَنْسَى إِنْ نَسِینَا یُؤْمِنُنَا عِقَابَکَ وَ یُخَوِّفُنَا بِغَیْرِکَ]
و مرا و نسلم را از شیطان رانده شده پناه ده؛ چرا که تو ما را آفریدى، و به ما امر و نهى فرمودى، و ما را در ثواب آنچه به آن امر کردى ترغیب، و به عذاب آنچه از آن نهى فرمودى تهدید کردى، و براى ما دشمنى قرار دادى که با ما نیرنگ مىکند، و او را بر ما تسلّطى دادى که ما را به آن اندازه بر او تسلّط نیست، در دلهایمان جایش دادى، و در رهگذرهاى خونمان روانش ساختى، اگر ما از او غفلت ورزیم، او از ما غافل نمىشود، و اگر او را فراموش کنیم، او ما را فراموش نمىکند. ما را از عذاب تو ایمنى مىدهد، و از غیر تو مىترساند.
[ «۷» إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَهٍ شَجَّعَنَا عَلَیْهَا وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ یَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ وَ یَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ إِنْ وَعَدَنَا کَذَبَنَا وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنَّا کَیْدَهُ یُضِلَّنَا وَ إِلَّا تَقِنَا خَبَالَهُ یَسْتَزِلَّنَا «۸» اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِکَ حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِکَثْرَهِ الدُّعَاءِ لَکَ فَنُصْبِحَ مِنْ کَیْدِهِ فِی الْمَعْصُومِینَ بِکَ]
چون آهنگ کار زشتى کنیم، ما را بر آن دلیر کند، و چون قصد کار شایستهاى کنیم، ما را از آن باز دارد. ما را به شهوات مىطلبد، و بناى شبههها را براى ما برپا مىکند. اگر به ما وعده دهد، دروغ مىگوید، و اگر به آرزویمان نشاند، تخلف مىکند، و اگر تو نیرنگش را از ما نگردانى، ما را گمراه مىکند، و اگر از فسادش، حفظمان نکنى، ما را به لغزش مىاندازد.
خدایا! سلطه اش را نسبت به ما با سلطنتت مغلوب کن تا به سبب کثرت دعایمان به پیشگاهت، او را از ما باز دارى تا به وسیله تو، از نیرنگش در زمره حفظ شدگان از شرّ او قرار گیریم.
استادحسین انصاریان
منبع: کتاب تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، جلد نهم
https://madarbanoo.com