نوشته‌های تازه
آخرین دیدگاه‌ها
شهید : علی اصغر زاهد نیا
دوشنبه, 4 اسفند 1393

شهید: علی اصغر زاهدنیا

نام پدر: حسن

شماره شناسنامه: ۴۱۱

تاریخ تولد: ۱۳۲۸

تاریخ شهادت:۱/۱۲/۱۳۱۰

وضعیت تاهل و تجرد: متاهل

تعداد فرزند: ۱دختر، ۱ پسر

میزان تحصیل: دیپلم

شغل: نجاری

مسئولیت در جبهه: راننده لودر

محل شهادت: چزابه

یگان اعزامی: جهاد سازندگی

نحوه شهادت: اصابت گلوله به گردن

محل دفن: گلزار شهدای خواجه ربیع

مادر شهید می­گوید: علی اصغر همیشه مرا دلداری می داد و می­گفت: مادرجان غصه نخور. من تو را می­برم مکه و جاهای خوب. مادر! هوای پسرم را داشته باش. وقتی او از خیابان رد می­شود مواظب او باش.

فهرست موضوعی خاطرات شهید:

اخلاق شهید از زبان پدرشهید:علی اصغر پسری مومن و نماز خوان بود. خیلی به مردم کمک می کرد و همه اهل محله او را دوست داشتند. خدا خوب­ها را گلچین می­کند و پسر من یکی ازاین گلها بود.

نحوه شهادت:به همراه ۶ نفر دیگر از رزمندگان سنگر می­کندند و شب این کار را می­کردند و تیر به شاهرگش اصابت می­کند و به شهادت می­رسد.شهید عزیز روزهای جمعه به ما زنگ می زد و حال ما را می پرسید. جمعه آخر که زنگ زد من نبودم که بعد از چند روز پدر خانمش آمد و خبر شهادت وی را آورد. رفتیم بیمارستان و سپس او را تشییع کردیم. شهید برای بار اول که رفت جبهه دیگر برنگشت و شهید شد.

طریقه اعزام به جبهه: از طریق جهاد سازندگی در دی ماه ۱۳۶۰ به جبهه اعزام شد.

نیکی به والدین از زبان مادر شهید: من ۵ تا پسر داشتم که علی اصغر از همه آن­ها بهتر بود. ۳ تا از پسرانم در آلمان هستند و دخترم در تهران زندگی می کند.

فعالیت­های سیاسی:تا جایی که برایش مقدور بود قبل و بهد از انقلاب فعالیت های زیادی می­کرد و درگیری های زیادی با منافقین ملعون داشت و بیشتر اوقاتش را به مبارزه با آن­ها می­پرداخت تاجاییکه بین آ­ها مشاجره می­شد.

مادر شهید:شبی در خواب دیدم که علی اصغعر آمده و به من می گوید: مادر من رفتم حمام. نگاه کن چقدر قشنگ شدم.

:: موضوعات مرتبط : شهدای مسجد
:: برچسب ها :
یک دیدگاه نوشته شده است! می توانید دیدگاه خود را بنویسید

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.